بسمه تعالي
صورت جلسه بررسي دستورالعمل مراکز مشاوره کارآفريني و اشتغال
مراکز آموزش عالي مورخ3/11/86
جلسه بررسي دستورالعمل مراکز مشاوره کارآفريني و اشتغال مراکز آموزش عالي روز چهارشنبه مورخ 3/11/86 ساعت 10 صبح در دفتر
معاونت توسعه کارآفريني و اشتغال وزارت کار و امور اجتماعي تشکيل شد.
حاضرين جلسه:
- جناب آقاي مهندس حاجي عبدالوهاب معاون توسعه کارآفريني و اشتغال وزارت کار و امور اجتماعي
- جناب آقاي مهندس سلجوقي مدير کل دفتر توسعه امور کارآفرينان وزارت کار و امور اجتماعي
- جناب آقاي دکتر اللهياري مدير کل دبيرخانه کارآفريني سازمان پژوهشهاي علمي و صنعتي ايران
- جناب آقاي مهندس احمدي رييس سازمان همياري اشتغال فارغالتحصيلان جهاد دانشگاهي
- جناب آقاي مهندس کيا نماينده معاون پژوهشي دانشگاه آزاد اسلامي
- جناب آقاي مهندس کيا مدير آموزش سازمان همياري اشتغال فارغالتحصيلان جهاد دانشگاهي
- سرکار خانم سلامتي کارشناس دفتر توسعه امور کارآفرينان
در ابتداي جلسه آقاي مهندس سلجوقي ضمن بيان اقدامات صورت گرفته در جهت توسعه فرهنگ کارآفريني در کشور به معرفي نهادها و
سازمان هاي ايجاد شده در اين خصوص پرداختند و به چگونگي و لزوم تشکيل پارکهاي علم و فنّاوري، مراکز رشد، مراکز کارآفريني
دانشگاهي، کلينيکهاي کارآفريني و اشتغال و شرکتهاي دانش بنيان اشاره نمودند و اذعان داشتند واحد درسي کارآفريني طبق توافقنامه
وزارت علوم در تمامي دانشگاهها به صورت واحد اختياري براي دانشجويان ارايه ميشود.
آقاي دکتر اللهياري در ادامه جلسه ابراز داشتند: بحث کارآفريني در کشورهاي صنعتي حدود ۳ قرن قدمت دارد ولي در کشور ما کمتر از 10
سال است که شروع شده است. در اصل بحث پارکها براي متحول کردن نگاه به شهرکهاي صنعتي مطرح شد و سپس براي عملياتي شدن
آنها مراکز رشد بوجود آمد. مراکز رشد نقش مهم و کاربردي در تمام کشورهاي صنعتي دارند و وجود آنها در موفقيت يا عدم موفقيت شرکتهاي
نوپا تأثير بسزايي دارد و تمام مراکز رشد بايد بر اين باور باشند و در کار آنها شفافيت حاکم باشد و شرکتهاي ناموفق را از مرکز خارج کنند.
بحث مراکز کارآفريني دانشگاهها بسيار مهم است و اگر مسئولين دانشگاهها به اين مراکز اهميت بدهند دستاوردهاي خوبي ببار ميآيد. مثلاً
در دانشگاه شيراز براي مراکز کارآفريني 140 ميليون تومان هزينه شده و بانک ايده تشکيل شده است که از طرحهاي آن در بسياري از موارد
استفاده شده و نتايج خوبي ببار آمده است و هم اکنون غير از دانشگاههاي دولتي در ۵ دانشگاه غير انتفاعي و ۳ دانشگاه آزاد هم مرکز
کارآفريني وجود دارد. از منظر اشتغال اگر نگاه کنيم اشتغال خروجي کارآفريني بوده و تعامل وزارت کار و امور اجتماعي با اين مراکز مفيد است.
ما طي سفر به اين مراکز در استانهاي مختلف آنها را دستهبندي کرده، برنامه تدوين کردهايم و بودجهبندي برايشان انجام داديم و پيام رئيس
محترم جمهور را ابلاغ کردهايم و از آنها خواستهايم با دستگاهها و وزارتخانههاي مختلف در تعامل باشند. اين مراکز بايد نقشه راه را براي
دانشجويان ارائه کنند و مشاورههاي لازم را ارايه دهند.
سپس آقاي مهندس کيا بحث را ادامه داده و اعلام داشتند مراکز کارآفريني نبايد قائم به شخص بوده و حضور يا عدم حضور شخص خاصي،
مانع يا باعث استمرار کار مراکز شود ايشان با اشاره به تشکيل هسته اصلي مراکز کارآفريني در سال 79 و با حضور تني چند از اساتيد اين
حوزه، که تمامي اين اساتيد هم اکنون از صاحب نظران تراز اول کارآفريني کشور هستند اشاره نمودند و ادامه دادند در بحث کارآفريني ما با دو
رويکرد روبرو هستيم يکي بحث نيروي کار است که بايد وارد بازار کار شود و بايد به آنها تفکر کارآفريني را بر اساس مراحل رشد ياد داد که در
اين ارتباط بايد عملکرد ما آموزش محور باشد و رويکرد ديگر بنگاههاي اقتصادي هستند که بايد در مراحل مختلف شکل گيري، زايش و بلوغ،
کارآفريني را بشناسند و در اين مبحث عملکرد ما بايد بازار محور باشد. بنابراين، دانشجويان و صاحبان بنگاههاي اقتصادي هستند که بايد
دانش لازم براي حضور در اين حوزه را فرا گيرند و لزوم وجود مراکز مشاوره در اين بخش بسيار مهم است.
سپس آقاي مهندس عبدالوهاب در سخناني ضمن جمع بندي نظرات حاضرين بحث را ادامه دادند: به نظر ميرسد به دليل اينکه در بحث
کارآفريني در هر موضوعي که توفيق نداشتهايم سراغ ساير مقولههايي رفتهايم که اين امر، تعدد موضوعات معطل مانده را سبب شده است.
نهادها و شاخههاي مختلفي بوجود آمده که ارتباط نظام مند بين آنها وجود ندارد نظير مراکز رشد، پارکها، کلينيکها و دفاتر کارآفريني. آنچه
مهم است اين است که کلينيک بايد اقتصادي کار کند و آنچه در دنيا وجود دارد نبايد عيناً در کشور الگوسازي شود زيرا اگر زمينه فعاليت آنها را
فراهم نکرده باشيم، با شکست روبرو خواهند شد. در خصوص آموزشهاي کارآفريني هم بايد آموزشها جنبه کاربردي داشته باشند و کسي يا
جايي که آموزش کارآفريني ميدهد بايد قدرت فعاليت اقتصادي را داشته باشد و فقط نظري نباشد. در مباحث نظري مطالبي زيبا گفته ميشود
ولي بعضاً ميدان عمل ندارند. يکي از مواردي که ميتواند در اين زمينه موثر باشد مرتبط کردن واحدهاي درسي نظري با برنامههاي کارگاهي که
اين دفاتر تدارک ميبينند، ميباشد تا بتوان به دانشجويان مستعد، آموزشهاي لازم را هم به صورت کارگاهي و هم نظري ارايه نمود. در مراحل
بعدي بايد آنها بتوانند به بنگاههاي اقتصادي، مشاوره کاربردي بدهند. روش انجام کار فعلي بايد آسيب شناسي شود و نتايج اجراي واحدهاي
آموزشي و کارگاهي و تأثيرات آن بخوبي شناخته شود. در بحث کمک به مراکز کارآفريني هم بايد ديد اين کمک در چه زمينههايي انجام
شود؟ در صورت دريافت کمک، نتيجه چه خواهد بود؟ و... که در اين خصوص دوستان بايد نظر بدهند.
بايد جايگاه مراکز کارآفريني به صورت پويا و کاربردي براي دانشجويان تعريف شود و چهارچوب کاري آنها روشن باشد. وظايف و مسئوليتهاي
کلينيک مشخصاً تعريف شود و برنامه عملياتي داشته باشند که در چنين حالتي کمکهايي که به اين مراکز ميشود متفاوت خواهد بود و به
حجم کار و تعداد مخاطبين آنها بستگي دارد و شاخص هزينهها، متناسب با برنامههاي عملياتي بايد تدوين شود.
در پايان جلسه مقرر گرديد:
۲ – جناب آقاي مهندس احمدي با توجه به آمادگي براي راهاندازي مرکز مشاوره کارآفريني و اشتغال و پيش نويس طرح نظام نامه نظارتي
بنگاههاي زودبازده، بصورت مشخص در استانهايي که آمادگي انعقاد قرارداد براي نظارت و ارايه مشاورههاي کاربردي جهت استمرار بخشيدن
به توجيه فني اقتصادي بنگاهها را دارند با قيد حجم پذيرش، فعاليتهاي خود را اعلام کنند.
۳– مهلت اجراي مصوبه تا هفته آتي ميباشد پس از دريافت گزارشها و مطالب درخواستي جلسه بعدي براي انجام تفاهمات برگزار ميشود.
جلسه در ساعت 12 با ذکر صلوات خاتمه يافت.